سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آن را که نانخور کم است یکى از دو توانگرى‏اش فراهم است . [نهج البلاغه]

صحرای گمنام



84/12/13 ساعت: 5:35 عصر
 

center

کاش می شد خالی از تشویش شد !
برگ سبز تحفه ی درویش شد!
کاش تا دل می گرفت ومی شکست !
عشق می آمد کنارش می نشست!
کاش من هم یک قناری می شدم !
در تب آواز ،جاری می شدم
بال در بال کبوتر می زدم
آن طرف ترها کمی سر می زدم
با قناری ها غزل خوان می شدم
پشت هر آواز پنهان می شدم
آی مردم،من غریبستانی ام
امتداد لحظه های بارانی ام
شهر من آن سوتر از آن پروانه هاست
در حریم آبی افسانه هاست
شهر من بوی تغزل می دهد
هرکه می آید به او گل می دهد
دشت سبز وسعت های ناب
نسترن ،نرگس ،شقایق، آفتاب


نوشته شده توسط: یک گمشده



 RSS 
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک

:: کل بازدیدها ::
4609

:: بازدید امروز ::
3

:: بازدید دیروز ::
0

:: اوقات شرعی ::

:: درباره من ::

صحرای گمنام
یک گمشده
تا شقایق هست زندگی باید کرد

:: لینک به وبلاگ ::

صحرای گمنام

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک ::